دوست دارم . . . اما نمیتونم !

دوست دارم یه دل سیر بخوابم اما نمیشه !

دوست دارم در کنار هر شغلی که در آینده دارم خواننده هم بشم ، اما مثل اینکه نمیشه !

من صدام بد نیست ، یکی منو کشف کنه !

مرض ، چرا اینطوری نگام میکنید؟! خب دوست دارم دیگه!

بله صدام هم خوبه .

انقدر خسته میشم که نگو، یه فیلم دیدن به دلم مونده از وقتی شاغل شدم و اینکه خواب چقدر مهم شده ، چون بعد از ظهر باید انرژی داشته باشم ، ظهر باید یه کم بخوابم ، من امروز نخوابیدم که بتونم Sweeny Tod  رو ببینم . چشمتون روز بد نبینه الان همچنان رو به موتم به خاطر سر درد!

وراجی نکنم ، برم ببینم میتونم دوش بگیرم و برم کپه ی مرگمو بزارم ؟

فعلآ دارم یکی از کتابای آگاتا کریستی رو میخونم به اسم : " مرگ ، نقطه ی پایان " 

بعدشم میخوام برم سراغ 4 تا از کتاب های سامپه گوسینی  ، که نیلوفر ساما لطف کرد برام آورد .

راستی شاغل شدن خیلی مزیت ها داره که به مضراتش می چربه

بسه دیگه !

بعدآ میام باز مینویسم فعلآ دارم می میرم !

عذر خواهی

این یه نامه ی سرگشادست

حقیقت امر اینه که سر حرفم هستم که اگر مریم و سمیرا توی اون تاپیک اولیه حرف زده بودند خیلی بهتر بود ،

من به شدت قدر دانی میکنم ازتون و خیلی عذر میخوام که احساسی برخورد کردم ، در واقع ما ، یعنی :

درین - مریم - سمیرا و من ، ما همیشه باید متحد بمونیم چون ماها دلیل نداشتیم که با هم دوست باشیم ، یعنی اینکه هیچ وابستگی خاصی نداشت کارامون به هم و اینکه کارمون گیر هم نبود که با هم دوست شدیم ، در مورد هلیا واضح اخطار میدم که اصلآ قابل اعتماد نیست! همین

و اینکه حس میکنم محمد اصلآ ارزش اینو نداره که با کار هاش بتونه دوستی های ما رو خراب کنه همینجا من از مریم و سمیرا صمیمانه عذر میخوام و ازشون میخوام با اینکه من خیلی بهشون سخت گرفتم منو ببخشن و بزرگواری کنند تا مثل قبل با هم دوستای خوبی باشیم و همیشه متحد بمونیم تا کور بشه هرکی نمیتونه ببینه .

انتظار داشتن یعنی چی؟

یعنی اینکه از یکی توقع داشته باشی یه کایو انجام بده . خب چه کاری؟

یه پست داده بودم که خیلی طولانی بود ، بعد از اون همه زر زدن ِ من ، مریم رفت توی اون انجمن مزحک یه تاپیک داد و هم خودش هم سمیرا از من دفاع کردن .

یه ضرب المثل خوب داریم که میگه :

نوش دارو بعد از مرگ سهراب !

چرا؟

خب یه توضیح مختصر بدم ، یه تاپیک اعتراضی سمیرا زده بود برای اینکه چرا سایت درست نمیشه و اونجا اون عبد الهی اون مدارک مزحک رو آورده بود که هک سایت کار منه ، پردیس که یکی از Vip های سابق سایت قبلی بود و رابطه ی دوستی چندانی هم با هم نداریم اومد گفت کار سحر نیست !

خب سمیرا و مریم همین یه جمله رو نگفتن . حتی نگفتن پردیس راست میگه ، به روی خودشون نیاوردن ! الان فایده نداره ، چون :

من مسنجر اومدم ولی بهم پی ام ندادن

از خودشون دفاع نکردن

یه اس ام اس هم ندادن!

خب براشون مهم نبود حتی اگر اینطور که درین میگه سوء تفاهم هم باشه براشون مهم نبود که اینو بگن !

درین میگه بی انصافی !

اینجا ازت می پرسم ، یادت میاد چقدر گریه کردم؟ چقدر گفتم باورم نمیشه؟ چقدر گفتم خورد شدم؟ قلبم به درد اومد!

من نمیتونم فراموش کنم و همین الانم گریم در اومد!

سمیرا میگه راحت شدی رفتیم نوشتیم؟!

مگه من گفتم برید بنویسید؟

خودتون باید میفهمیدین که یه جمله که کار سحر و درین نبوده برای من کافی بود ، نیازی به اون همه حرف نبود اونجا .

خیلی مزحکه که جایی موندین که ادمینش میگه اینجا حکومت نظامیه .

واضحه به شخصیتتون توهین میشه

سمیرا بهت نگفتم که اون نینگت رو بچسب؟ اونجا تخصصیه و تو ادمینشی، اما حرف گوش نمیدی ، این چیزا به من مربوط نیست ، اما شماهایی که ادعاتون میشه برای من ارزش قائلید که نیستید ، فکر میکنید با پی ام دادن یا اس ام اس دادن به من ضایع میشین اما با حرفای اون هرزه ی لجن اون محمد عبد الهی تحقیر نمیشین؟

به نظر من اینا همش حرفه .

درین بخشیدیشون اما من نمیتونم!

الان ممکنه درین منو دیو سه سر بدونه اما باید بگم من کسانی رو که منو شکستن نمیبخشم .

هلیا رو که اصلآ نمیخوام راجع بهش حرف بزنم.

مریم و سمیرا رو هم نمیزارم کنار اون ، چون از اولشم حس کردم داره با همه بازی میکنه و بعدش فکر کردم اشتباه میکنم  و کلی خودمو فحش دادم ولی حالا میفهمم که حسم درست بوده!

در مورد مریم و سمیرا ، از هر حسی نسبت بهشون خالی شدم فقط وقتی یادم میاد این ماجرا انقدر اشکام میان که میخوام خفه شم! برای همینم نمیتونم مثل درین رفتار کنم .

و همینجا به جفتتون قول میدم به خاطر کاری که محمد کرد بلایی سرش میارم که از گه خوردن خودش پشیمون شه .

اون هایی که منو میشناسن میدونن الکی حرف نمیزنم .

پی نوشت :

هلیا اس ام اس داده که :

سحر اینا رو تحریک نکن بیان بنویسن ، حرفی داری خودت بیا بزن بقیه رو ننداز جلو .

همینجا میگم ، میشه لطفآ کسی اسم منو دیگه توی اون سایت ننویسه ؟ همینم مونده من به هلیا جواب پس بدم ! ( که نمیدم ! )

مسئولیت کار هاتون با خودتون!

هر کی هرکاری میکنه به اختیار خودش میکنه . من کسیو مجبور نکردم کاری بکنه! حرفام واضحن!

عصر ِجمعه به اتفاق ِ نیلوفر ساما !

هر چی نوشته بودم پرید !

چقدر بده که درین نیست !

امروز یه آویز موبایل نیلوفر ساما بهم داد عروسک ِ گارا ( Gaara ) یکی از شخصیت های انیمه ی ناروتو ( Natuto ) هست اینم عکس   Natuto & Gaara:

اونی که نارنجی پوشیده Natuto  و اون یکی هم Gaara

خلاصه یه سری کتاب و فیلم معلمم که دستش بود تهت عنوان Becoming Jane ( درین دیدیش بالاخره ؟ ) رو بهم داد . منم بهش یه سی دی دادم که شازده کوچولوی شاملو و شعرای حسین پناهی و اینا توش بود رفتیم ستاره فارس که کلاه بخریم

و ایشون گیر آوردن و من شرط رو باختم! قبلش بگم یه انگشتر نگین دار ِ خوشگل هم برام گرفته بود که  من کردم انگشت دومی دست چپم و گفتم الان تو شوهر منی و خندیدیم ، خب شرط رو بگم ، بله ، باختم و طبق قراری که داشتیم که اگر اون ببازه گدایی یا اینکه به یه مرد گنده بگه ویکتوریا امروز خیلی جذاب شدی مثل همیشه و اگر من باختم باید در دید عام مردم خیابان رقص مایکلی بنمایم ! فیلم هم گرفتن ایشون! به دستم برسه برای درین upload می کنم میدم بهش ببینه !

القاب با ربط و بی ربطی رو که به نیلوفر ساما دادن به خاطر کلاهی که گذاشته بود سرش و راه میرفت :

• سوسن خانم !
• داش مشتی
• بهروز وثوقی
• خواهر لوک خوش شانس
• خانم مارپل
• چنگیز کو سیبیلت؟!
• مایکل جر کن ( جَر یه کلمه ی شیرازیه به معنی دعوا این یارو میخواسته بگه مایکل جکسون که اومده بامزه باشه اینو گفته ! البته فقط همینم درست گفت! )
• حاج خانم
• گانگستر

خوبه درین هم اومده کلی خوشحال ترم !

در راستای ارضای حس کنجکاوی+ توضیح کامل همه ی ماجرا!

از اونجایی که یه عده فکر میکنن ما خریم و قدرت تشخیص حرف راست و سفسته چینی رو نداریم و دلشون میخواد ما رو مقصر صد درصد کنن اومدم اینجا یه پست مفصل در راستای تفهیم و ارضای حس کنجکاوی ِ افراد کنجکاوی که همش میگردن ببینن ما چی میگیم تا بیان تفسیر ویژش کنن و ارائه بدن به بقیه ، بنویسم . والله یه احمقی هست به اسم محمد عبد الهی ، این احمق ادمین سایت توکیو هتل و فروم فارسیشه ! بعد ایشون فکر کرده همه مثل خودش خرن ، در راستای همین خریت و پافشاریش روی این خریتش هر کاری میکنه و مزخرفاتی رو که به عنوان توجیه خودش تحویل همه میده رو انتظار داره همه بگن آره شما درست میگید! ولی از اونجایی که من آدم و بز نیستم که مثل بز کلمو تکون بدم و یه خری مثل اونو تایید کنم مسلمآ سوتی هاشو میگیرم و مچشو میگیرم و بهش میگم نخیر! از این خبرا نیست که هر چرندی که تو میگی درسته . خب مسلمآ اون هم عصبانی میشه ، چون عادت داره همه تاییدش کنن و پشتش بهش بخندن ، همین کاری که سمیرا و هلیا و مریم کردن . ولی من اینطوری نیستم ، اگر پشتش حرف میزنم به کسانی حرف میزنم که میدونم میرن میزارن کف دستش و همونطور که پشتش میگم ، جلوشم میگم! نمیترسم که این بیاد منو خلع درجه کنه که کرد ، اصلآ اهمیتی نداشت! من حتی اعتراض هم نکردم ، همه شاهدن . من Vip سایتش بودم و فعالیتم هم از همه بیشتر بود تعداد پست هام 6300 و خورده ای بود و همیشه از بعد از ظهر تا فردا صبحش نزدیکای 5 صبح توی سایت بودم و همه جوره مراقب اوضاع بودم ، یه گروه دخترونه دارم که نزدیک 7 سالی میشه که تاسیسش کردم و امسال تصمیم گرفتم به علت هایی این رو از محدودیت در بیارم ، بنابراین به دوستام که بچه های فروم باشن معرفیش کردم ، یکی جو گرفتش اومد یه تاپیک زد و گفت ما پسرا هم متحد! گفتم عزیزم ما اینجا دعوا نمیکنیم ، مشکلامونو حل میکنیم بدون اینکه بخوایم با پسرا در میون بزاریم و خودمونو دردسر بدیم! بعد از یه مدت این آقا رفت به هلیا گفت از کی میخوای انتقام بگیری ، انگلیسیش در حد بوقم نیست رفته یکی از کلمه ها رو زده توی دیکشنری و معنیشو برداشته چسی اومده واسه هلیا اسم گروه هست :

Nemesis Vampire Girls

بعد به هلیا میگه از کی میخوای انتقام بگیری ؟ هلیا میگه از هیچکی ، مرتیکه انقدر خره که فکر میکنه من بیکارم که به موجود بی ارزشی مثل اون فکر کنم و فکر انتقام ازش باشم که این گروه رو تاسیس کردم ، یکی نیست بهش بگه برو بابا! انقدر موضوع مهم و با ارزش هست توی زندگیم که تو اصلآ به حساب نمیای ! به هلیا میگه فلان گیر داده که گروه نباشه ، منم اطلاعیه دادم اعضای فعال بیان اعلام کنن خودشونو ، اونام اومدن ، بعد یه مدت قبل ئاز این ماجرا یه خلی به اسم حامد رو کرده بود مدیر ارشد! بعد جالبه که این حامد اگر من نبودم حالا حالا ها مدیر ارشد نمیشد ، چون من بهش گفتم یه خبرایی هست که تورو ارتقاء درجه بدن از کاربر عادی به مدیر ارشد ، فعالیتت رو مفید کن . بعد همین اومده به خاطر محمد و این مقام مزحک اینترنتی برای من دم تکون میده! اول خود محمد تاپیکو بست ، بعد رفتم ازش پرسیدم که شما بستی ؟ گفت نه ، در حالی که موقعهی که بست من توی سایت توی تاپیک بودم خودشم بود . بعد گفتم موردی بود؟ گفت نه ! تاپیک رو باز کردم ، یه ساعت بعد حامد میاد اونجا زر زر میکنه که طبق قوانین فلان و بهمان ، من زنگ زدم ارشاد تهران و همه چیز رو توضیح دادم و وصلم کردن به جرایم اینترنتی و براشون آدرس ها رو ایمیل کردم ، گفتن هیچ مشکلی نداره ، ادمین ِ ابله رید به خودش ، اومد جمعش کنه توی یه تاپیک پاچه ی منو مثل سگ گرفت ،  فکر کرده همه مثل خودش خرن! بعد یه مدت بعد اومد به امضا و آواتار من و درین گیر داد که چرا بیل نیست و والتره ! بعد الکی گفت به سایزش گیر دادم ، بعد اومد گفت یه عکس قشنگ ازش میزاشتین منظورم اینه ! مرتیکه احمق خر خودتی ، همینو میتونم بهش بگم .

بعد از اون همه ایشون برداشت منو خلع درجه کرد و من شدیم مدیر معمولی ، خب به جهنم !

بعد این مرتیکه خودش اومده ریده به فرومش بعد من 6 صبح توی سایت بودم اونم توی صفحه مدیریت ، برداشته آواتار همه رو و امضاشونو کرده عکسای پورنویی که من خودم توی لپ تاپش دیدم و من چون خودم توی سایت بودم آواتارمو که پورنو بود عوض کردم ، برداشته عکس گرفته از پنل از صفحه ی من از آواتارم ، اینو کرده مدرک هک کردم سایت توسط من ! صبح بهش اس ام اس دادم که بیا فروم رفته هوا! اومدم میبینم توی سایته بهش پیغام خصوصی دادم که منو برگردون به  Vip و اختیار مدیریتی بده که همچین افتضاحی به بار نیاد و یه مدیر کار بلد توی سایت باشه توی این شرایط ، با رنگا بازی نکن حالا خود دانی . مرتیکه این پیغام خصوصی منو هم گذاسته برای مدرک هک ! یکی نیست بهش بگه احمق ! منی که اصلآ به ابزار های مدیریتی دسترسی نداشتم چطوری میتونستم وارد پنل شم! این سه نفر ، یعنی مریم و هلیا و سمیرا میدونستن ولی به روی خودشون نیاوردن حالا مریم اومده توجیه کرده و توقع داره که ما بگیم بله شما درست میگین!

 کامنت از مریم که توی وبلاگ درین بود رو میزارم اینجا و جوابشم میدم و آدرسشم براش میزارم که زحمت نکشه بخواد بگرده! شما ها خودتون قضاوت کنید:

سلام. من میخونم. میخواستم چندتا نکته رو بگم.
۱)من هیچ وقت نیش و کنایه نزدم. نیش و کنایه معمولاً از قصده.اگر چیزی گفتم که ناراحت شدی بدون که عمدی نبوده. همون طور که تو خیلی چیزا راجع به بیل و خودم گفتی که من ناراحت شدم و میدونم عمداْ گفته نشده.
۲)من تو اون تاپیک ازتون دفاع نکردم ولی براش رو مسنجر آف گذاشتم و حسابی بارش کردم.اونم بعداً حال منو اساسی گرفت که البته شکایتی از این بابت ندارم چون جواب های؛هوی هستش.
3)به سحر بگو من هیچ درجه ای تو اون فروم نگرفتم و نمیخوام هم بگیرم و اصلاً هم برام مهم نبوده و نیست.
4)من توقع داشتم شماها که میگین عاشق مایکل و والتر بودین و هستین احساس منو نسبت به بیل؛اینکه چرا برای ادمین پیغام گذاشتم که میخوام تو سایت کمک کنم؛اینکه چرا نمیخوام جو فروم به هم بریزه و همه با هم دعوا کنن رو درک کنین. توقع داشتم حداقل سحر منو از این جریان بیرون بدونه.
5)من هم تو تمام عمرم هیچ کسی رو که واقعاً بشه بهش گفت دوست نداشتم.بهت هم گفتم که من یه alien  بودم.واقعاً فکر میکردم شماها منو درک میکنین.درک میکنین وقتی یکی میاد میگه تو مدرسه هیچ کس اونو نمیدیده برای من که تو همه عمرم کسی منو ندیده چه معنی ای داره.
6)در مورد سمیرا؛ اون امتحان داشت نیومده بود تو فروم و اصلا در جریان تهمت ادمین و درجهVIP نبود.
ممنون که خوندی.به سحر سلام برسون.
امیدوارم به همه آرزوهاتون برسین و موفق باشین.

مورد اول ، به من مربوط نیست ، لحن صحبت هرکسی یه طوریه .  در مورد بیل ، حقیقت همینه که اون آدم خودش خودشو داره نابود میکنه و در این حرفی نیست ، اگر درین به بیل چیزی گفته یا من ، همه ی حرفا رو که خوب یادمه ، بحث سر این بوده که از نظر شخصی ما دو نفر اون آدمی نیست که بشه الگو قرارش داد و این نظر ماست ، توهین محسوب نمیشه هر کس نظری داره و ما عادت نداریم الکی قربون صدقیه ی کسی بریم. شما هم نظرت محترمه

مورد دوم ، توقع نداری که من این حرفا رو باور کنم؟ بچه نیستم که ! شما اگر بارش کرده بودی به قول خودت ، می اومدی مینوشی که هر کمی از من بر بیاد در خدمتم؟ مریم جون بیخیال! ما خودمون این کاره ایم! هزار بار به همتون گفتم باهاتون یه رو ام با من سیاست بازی نکنید شما توی اون تاپیک اصلآ به روی خودتون نیاوردین ، هلیا که اصلآ سمیرا هم که اصلآ ، ترسیدن مقامشون ازشون گرفته شه؟ اون همه بد و بیراه به اون گفتید اما جلوش رفتین شدین دوستان توکیو هتل و ناجی ها و وظیفه شناس ها! بیخیال بابا مهم اینه که اینو بفهمید که توجیه کردن شما دلیل بر خریت ما نیست! و ما میفهمیم که همش حرفه همین !

مورد سوم ، موضوع اصلآ درجه نسیت ! مگه من بحثم درجست؟ نخیر عزیز من ! بحث سر اینه که شما ها ادعاتون میشد که دوست مائین ولی ازمون دفاع نکردین ! چیو هی توجیه میکنید؟ یکیتون یه کلمه نداشتین توی جواب حرفایی که بهتون زدم چه اس ام اسی چه چتی ، نه تو نه سمیرا و نه هلیا و تویی که الان این حرفا رو میزنی بی هیچ حرفی خداحافظی کردی چون دوستی توی درک شما تعریفی نداره . معنی دوستی رو نمیدونید!

مورد چهارم ، باز هم توجیه ! عشق به بیل ؟ مگه همتون نمینالید که چرا فروم فقط تخصصی ِ توکیو هتل نیست؟ مگه سمیرا یه فروم نینگ نداره؟ مگه اونجا تخصصی نیست؟ مگه شماها انگلیسی بلد نیستین؟ چرا اونجا فعالیت نمیکنید؟ خودتونو مسخره کردین؟ یا فکر میکنین ما بچه ایم؟ افراد که همنن یه چند نفر اضاف تر ، همه ی تاپیک ها رو چه فارسی چه انگیسی اونجا میزدین و فعالیت میکردین ، عشق به بیل به اون سایت مسخره ای که ادمینش سالی یه بار نظارت میکنه و بک آپ ادمینش عوض هر شب ، مال هر ماهه هیچ ربطی نداره ، شماها عوض توجیه کردن توی نینگ ِ سمیرا فعالیت میکردین !

مورد پنجم ، فکر کردی فقط خودتی؟ من همیشه تنها بودم و به خودم میبالم که مثل این جماعت مزحک و بیخود نیستم!

مورد ششم، سمیرا در جریان بوده یا نبوده ، بازم هم میگم بحث درجه ی کاربریتون نیست و بحث اینه که باز اومد و پست داد ولی به روی خودش نیاورد که من چجقدر جون کندم که فروم سر پا شه ، اون مرتیکه ی الدنگ با هدیه چت کرده بود و دنبال هکر میگشتن یکی بود از نظام آباد تا جایی که خود محمد تایید کرده بود ، خب من الان توی شیرازم ! با نظام آباد چی کار دارم؟! باز اومده اونجا این زرو زده ، ببخشیدا شماها انقدر خنگین که نمیفهمین این احمق اینا رو گفت که من بیام اونجا از خودم دفاع کنم و منو بندازه بیرون و بگه خب پیروز شدم، مگه من خرم که قاطی بازی ِ اون شم؟! این شماهایید که ادعای دروغیتون میشد که دوستای مایید ولی یه کلمه ناقابل نگفتید کار سحر و درین نبوده! همین یه جمله رو هم نگفتید ، بیخودی هم نیاین مظلوم نمایی کنید و ما رو دیو جلوه بدین . خودتون میدونید که چطور آدمایی هستین ، آدمای دو رو و محافظه کار و ما همچین آدمایی رو دوست خودمون نمیدونیم چون هر جا باد بوزه به همون سمت مایل میشید . وقتی من باهاتون یه رو ام توقع دو رنگی ندارم ، و هم عادتم اینه که خائنین رو ترک میکنم شما در حق دوستیتون خیانت کردین و جای هیچ بحثی هم نیست !

امیدوارم کامل فهمیده باشید

.