من ِ واقعی !

درود من سحر هستم اینجا خودمو می نویسم ، بدون سانسور !!!

من ِ واقعی !

درود من سحر هستم اینجا خودمو می نویسم ، بدون سانسور !!!

امتحان ِ ریاضی و حواشی !

امروز امتحان ِ ریاضی داشتم و من روز ِ قبلش به معنای واقعیه کلمه کتاب رو خورده بودم!

حالا با چه ریختی رفتم مدرسه!

مانتو ِاصلآ مانتوی مدرسه نیست ! با اینکه جلف نیست ولی بازم بدرد مدرسه نمیخوره ، آخه مانتو ندارم دیگه

با ناخن های لاک زده ! یه لاک ِ صورتی ِ روشن و براق !

بازرس ِ لعنتی هم بالای سر ِ من ایستاده بود ! یکی نیست بگه مرتیکه چرا استرس ایجاد میکنی؟ منم دستمو گذاشتم روی برگم و ناخن هام نمایان تر  شد!

گفتم بیچاره خانم ِ ایزدی ( مدیر ) الان میندازتش بیرون

 امروز به یکی که نسبتآ باهاش رودربایستی داشتم گفتم شما همیشه تو حالت ِ گه گیجه بنفشی !

بنده خدا داشت با کله می رفت تو دیوار ! پاش توی سیم ها گیر کرده بود ، کلی بهش خندیدیم

یادش بخیر آقای شاکری خیلی میگفت گه گیجه بنفش !



داشتم یکی از داستان های سامپه گوسینی رو به نام ِ نیکلا کوچولو میخوندم ، کلی از کرم ریختن ِ بچه های یه کلاسی نوشته بود ، فکر کنید ، توی ِ یه کلاس مثلآ 20 تا دانش آموز ِ ابتدایی ِ  بعد 19 تاشون خیلی شیطون و شر و شورن!

انقدر اینا با نمکن که خدا میدونه !

توصیه میکنم مجموعه داستان های نیکولا کوچولو رو بخونین کلی میخندین ، یه جا توی کتاب ِ دوستان ِ نیکولا کوچولو نوشته بود :

ما میخوایم سر ِ کلاس حرف بزنیم برای اینکه معلمه نفهمه یکی از بچه ها الفبا رو با رمز ِ شکلک نشون میداد بعد ما نتونستیم زود یاد بگیریم وقتی خانم معلم داشت روی تخته مینوشت ، ما به دوستمون نگاه کردیم که با شکلک حرف میزد یهو دیدیم دست کرد تو گوشش زد تو سر ِ خودش چشاشو لوچ کرد بعد خانم معلم فرستادش گوشه ی کلاس و از زنگ تفریح هم محروم شد ، زنگ ِ تفریح ازش پرسیدیم چی می گفتی؟ گفت داشتم میگفتم اینطوری به من خیره نشید !خانم معلم میفهمه!!!


کلآ خیلی باحالن ، یه دفعه هم عکاس اومده بوده ازشون عکس بگیره انقدر کرم ریختن که در رفته!


میخوام یه میکروفون و یه سری تجهیزات ِ ساده و یه پیانوی دست ِ دوم ِ ارزون جور کنم دیگه خسته شدم انقدر برای دل ِ خودم خوندم و رکورد نکردم ! بابا میگن صدام خوبه میخوام داشته باشم چیازیی که میخونمو ، خودمم بشنوم !



میگم خودمونیما! هیچ کدومتون سر ِ آپ ِ قبلی منو دلداری ندادین!




نظرات 5 + ارسال نظر
آرش یکشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 04:57 ب.ظ http://manihastam.blogsky.com

دلداری چیه؟

چرا به مردم پیشنهاد میدی! هه هه هه هه

دلداری رو حال کردی

اونم که از امتحان دادنت و لباس پوشیدنت و کتاب خوندنتو

هه هه هه هه هه هه هه هه هه هه هه هه . . . . .

حال کردی...

حال کردی...
دلداری رو حال کردی! هه هه هه هه هه . . .

...................................
من ابنجا آزادی میخوام

مرسی ادامه بده موفق میشی !
آزادی داری که !

آرش یکشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 05:04 ب.ظ http://manihastam.blogfa.com

خوشم نیومد............از اینکه...........

از چی خوشت نیومد؟!

روزبه سه‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ب.ظ http://www.violetdreams.blogfa.com

پست قبلیت خیلی با حال بود!

شغل تو هم از مشاغل پر خطر محسوب می شه!

پسره عجب آدم خالی بندی بوده ! به دختره قول ازدواج داده بوده
بهش گفته عزیزم واسه تولدت می خوام دوربین دیجیتال بخرم بعدش رفته واسش خالی بسته که رفتم واست بخرم اینجوری شد
بعدش از زیر خرید دوربین دیجیتال در رفته

پیشنهاد می کنم پولتو صرف خرید میکروفون و این جور چیزا نکنی راه های بهتری هم برای ضبط صدا هست....

عجب ستدلال ِ باحالی
میگم روزبه ، چه راه هایی مثلآ؟

پیام سه‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:19 ب.ظ

سلام مجدد
صدات رو برام نفرستادی عزیزم
راستی من نفهمیدم بالاخره شما دانشجویی یا دانش آموز
دوست دارم رشته ات را هم بدانم، البته اگر ممکنه
قربانت
پیام

سلام ، من رکورد نکردم که بفرستم برات
بعدشم ، من دانش آموزم فعلآ و قراره امسال کنکور بدم ، رشتم هم تجربیه

آرش سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:35 ق.ظ http://manihastam.blogfa.com

خوبی؟

نه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد